نقدی بر بازسازی استادیوم آزادی - بخش اول: شناخت آزادی
شرح آغازین: اصل این نوشته در زمان شروع بازسازی سکوهای ورزشگاه آزادی در سال 96 در وبسایت ایران استادیومز منتشر شده بود، آن وبسایت که به همت برخی دوستان سر پا بود خیلی دوام نیاورد. این متن را شاید تکمیل تر با کمی تغییرات نسبت به همان متن و در چند بخش این بار و در ادامه بازسازی سکوهای ورزشگاه آزادی در وبلاگ شخصی منتشر می کنم و در ادامه نیز به شرط حیات و زمان قصد دارم در خصوص ساخت ورزشگاه جدید ملی نیز بنویسم.... به امید خدا

ورزشگاه آزادی - بازسازی یا باز زنده سازی
در روزهای گذشته شاهد ادامه عملیات بازسازی و تعمیر ورزشگاه آزادی بودیم, اقدامی که در نگاه اول مفید و ضروری به نظر می رسد، اما توجه به این که چه کارهای دیگری می توانست انجام شود یا دقت در میزان بازدهی هزینه ها می تواند مقداری از توجیه پذیری یا عدم توجیه پذیری این طرح را نشان دهد، طرحی که به گفته ی مسئولین تا پایان آن حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان هزینه خواهد داشت.
50 سال سن برای ورزشگاه ملی نباید سن زیادی باشد اما آزادی امروز با مشکلات فراوانی روبه رو است که موجب استفاده از این لفظ شده است. دلایل پیری زودرس آزادی اولا مربوط به طراحی و ساخت و ثانیا مربوط به حفظ و نگهداری آن است که موضوع این بحث نیست. استادیوم های بزرگ ملی با بازسازی و نگهداری های مناسب به شیوه های مختلف با طول عمر های حدود 100 سال هم به خوبی در حال استفاده هستند و به دلیل ارتباط آن ها با حافظه ی تاریخی ورزش ملت ها بازسازی و به روزرسانی آن ها همیشه حائز اهمیت بوده است.
می توان مثل ومبلی لندن ورزشگاه را کلا خراب کرد و یک ورزشگاه جدید با اطمنینان از اینکه این ورزشگاه می تواند جایگاه ورزشگاه قبلی را در بین هوادارن پیدا کند ساخت، در حالتی دیگر می توان ظاهر خاطره انگیز ورزشگاه را حفظ کرد و بخش های آسیب دیده آن را تعمیر و یا کاملا تغییرداد و بخش هایی به آن اضافه کرد، سطح این تغییرات بسته به شرایط ورزشگاه متفاوت خواهد بود، مثل کاری که در لوژنیکی مسکو ، ماراکانا و مینیرو برزیل و خلیفه قطر در جام های جهانی گذشته انجام شده است.
در ساده ترین حالت می توان تمامیت ورزشگاه را عینا حفظ کرد و فقط بخش های آسیب دیده آن را تعمیر و در صورت نیاز و امکان سقف و یا نمایی جدید با حفظ کامل شرایط و ظواهر قبلی ورزشگاه به آن اضافه کرد.
تاکنون تمام بازسازی هایی که در ورزشگاه آزادی انجام شده و بازسازی در حال انجام فعلی در واقع صرفا تعمیر قسمت های آسیب دیده یا در معرض آسیب بوده و کاری که در ورزشگاه آزادی از سال ۹۶ آغاز شده و بعد از چند سال توقف اکنون با سرعت بیشتری در حال ادامه یافتن است بیش از آن که مفهوم بازسازی داشته باشد مفهوم باز زِنده سازی دارد. مقاوم سازی و تقویت سازه ی هسته خاکی ورزشگاه و تعمیر و جایگزینی سکوهای بتنی تخریب شده و فرسوده بیشتر یک تلاش برای حفط و نگهداری و بهبود شرایط فعلی ورزشگاه است. اقدامی که در واقع برای از خدمت خارج نشدن و به نوعی زنده نگه داشتن ورزشگاه انجام می شود را بیشتر می توان باز زِنده سازی تعریف کرد.
سوال اینجاست که پس از صرف زمان و هزینه ی اعلام شده نزدیک به ۱۵۰۰ میلیارد تومان چه تغییر ساختاری در جهت به روز سازی ، بهسازی و توسعه ورزشگاه به چشم خواهد خورد؟جواب "تقریبا هیچ" خواهد بود. در حالی که توقع مخاطب آن است که پس از صرف چنین هزینه ای در قیاس حتی با پروژه های جدیدتر داخلی مثل ورزشگاه امام رضا(ع) و ورزشگاه فولاد خوزستان تغییرات ساختاری و ظاهری اساسی در ورزشگاه ببیند که اینطور نخواهد بود.
هزینه نهایی ساخت ورزشگاه های امام رضا و فولاد در سال های ۹۶_۹۷ حدود ۱۵۰ میلیارد تومان اعلام شده که با فرض ده برابر شدن هزینه های ساخت و ساز در سال های گذشته در حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان خواهد بود.
حال باید بدانیم که با توجه به تجارب فراوان بازسازی ورزشگاه ها در دنیا چه راه های مناسب تری برای بازسازی ، به روز رسانی ، بهسازی و توسعه ورزشگاه آزادی وجود داشته و دارد.
ابتدا بهتر است با ورزشگاه آزادی بیشتر آشنا شویم.
ایده ی ساخت ورزشگاه های بزرگ با هزینه و زمان کم به وسیله ی سازه هسته ی خاکی در محدوده ی سال های 1850 و قبل تر در ایالات متحده به مرور شکل گرفت و در ساخت کالسیوم مموریال لس آنجلس در سال 1923 به اوج خودش رسید. در این روش راهروها و فضاهای خدماتی ورزشگاه با سازه های بتنی بهه صورت تونل ساخته شده و سپس برای شکل گیری سکوها روی این تونل ها با خاک به شکل خاکریز پُر می شود و پس از آن در شیب داخلی خاکریز جایگاه تماشاگران و در شیب بیرونی آن نما شکل می گیرد.
![]()

از جمله ایراد های اصلی این روش که موجب منسوخ شدن آن به مرور شد، نشست سازه خاکی به مرور زمان و عدم امکان توسعه ی فضاها و خدمات ورزشگاه در آینده علیرغم سطح اشغال زیاد سازه بود. برای درک این موضوع می توان بررسی موردی انجام داد، به عنوان مثال سطح اشغال سازه ورزشگاه آزادی برای حدود 80 هزار تماشاگر حدود 100.000 مترمربع است در حالی که سطح اشغال ورزشگاه گلورا بونگ کارنو ی جاکارتا میزبان بازی های آسیایی 1962 (3 دوره پیش از تهران) که با سازه بتنی ساخته شده حدود 65.000 متر مربع می باشد.

با توجه به ویژگی های سازه هسته خاکی، هرجا که هزینه و زمان کم ساخت مطرح بود از این شیوه استفاده شد. مثلا بعد از انصراف بغداد از کاندیداتوری میزبانی المپیک 1960 به عنوان آماده ترین کاندیدا و میزبانی مکزیک، برای ساخت استادیوم المپیک مکزیکو سیتی در زمان کوتاه و هزینه ی کم از این روش استفاده شد. ورزشگاهی که به گفته ی عبدالعزیز فرمانفرماییان طراح ورزشگاه آزادی ، آلترناتیو اصلی طراحی ورزشگاه آزادی بوده است.

روشی که یک دهه قبل از آزادی تهران(دوره ساخت 1970-1971) در استادیوم ملی قاهره(1955-1960) هم استفاده شده بود در حالی که در منطقه عموم ورزشگاه ها در آن دوره با سازه ی بتنی ساخته می شدند ، هرازدان ارمنستان(1962-1970) ، گلورا بونگ کارنو جاکارتای اندونزی (1960-1962) ، تختی(فرح آباد) تهران (1968-1973)، خلیفه ی قطر (افتتاح 1976) ، زاید اسپرت سیتی امارات (1974-1980)
![]()
نکته ای که تا حدودی رخ نمایی می کند این است که به نظر آخرین ورزشگاه بزرگی که در دنیا در تمام حجم ورزشگاه به روش هسته خاکی ساخته شده ، آزادی است و پس از آن ورزشگاه بزرگ دیگری در دنیا به این روش ساخته نشده است. عبدالعزیز فرمانفرماییان هم در مصاحبه ای با مجله معمار به این نکته اشاره کرده است که امکان طراحی ورزشگاهی با سازه ی بتنی یا فلزی وجود داشته اما محدودیت های مالی باعث انتخاب این شیوه برای ساخت ورزشگاه آزادی شده است.

شبیه ترین عضو خانواده ورزشگاه های هسته خاکی به آزادی، ورزشگاه دانشگاه اوتزن اورگان آمریکاست که در سال 1967 ساخته شده. جالب است بدانیم طراحان این ورزشگاه ، اسیکمور اوگینز و مریل در برخی منابع غیرفارسی به عنوان مشاور عبدالعزیز فرمانفرمائیان در طراحی استادیوم آزادی نیز معرفی شده اند.

به یاری خدا ادامه خواهد داشت....